با من اکنون چه نشستنها،خاموشیها

با تو اکنون چه فراموشی ها

چه کسی می خواهد من و تو ما

نشویم، خانه اش ویران باد

من اگر ما نشوم تنهایم، تو اگر ما

نشوی خویشتنی

از کجا که من وتو، شور یکپارچگی را

در شهر باز برپا نکنیم

از کجا که من وتو، مشت رسوایان

راباز نکنیم

من اگر برخیزم تو، اگر برخیزی،همه

برمی خیزند

من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه

کسی برخیزد

چه کسی با دشمن بستیزد

چه کسی پنجه در پنجه هر دشمن

درآویزد

نظرات 5 + ارسال نظر
ر.س یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 12:25 ق.ظ

با سلام
از دیدن سایت شما بسیار خرسند شدم
سایت جالبیه
با تشکر از زحمات بی نظیر شما

[ بدون نام ] یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 01:11 ق.ظ

بلیلیبلاذ لبدالونتموهخجح

[ بدون نام ] یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 01:11 ق.ظ

یسبغعذ رسیهمزن ئسیعلتد رو

رویا شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 09:29 ب.ظ

سلام وب جالبی دارین البته وب جدیدتون نیز جالبه

المیرا شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 09:32 ب.ظ

سلام
کی میگه شیشه بی احساسه؟؟؟
ولی وقتی روی شیشه بخارزده نوشتم دوستت دارم به ارامی گریه کرد
در ضمن مشکی رنگ عشقه!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد